قول...!
پنجشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ق.ظ
پس قول دادی....
قول دادی...دیگه نبودنت رو یاد آوری نکنی...
ببین...
یا در آینده هستی...یا نیستی..
آگه بودی...که جونم رو میگذارم برات...
و آگه نبودی...دق میکنم. و میمیرم...
اما الان دارم تلاش میکنم برای رسیدن بهت و زنده بودنم...
پس وقتی هی این موضوع بهم یاد آوری بشه... تدریجی دق مرگ میشم....
بعد حتی اگه هم بعد یه مدت برسیم به هم...دیگه از من فقط یه لاشه ی افسرده میبینی...
که واقعا نمیتونی تحملش کنی....
پس بگذار در مورد بودن یانبودنت... زمان تعیین کننده باشه...
ممنون
میدونم که قول دادی...ولی خواستم بگم اینا رو...
یاعلی
۹۵/۰۳/۰۶