زندگی

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ....

زندگی

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ....

زندگی

زندگی بدون امام زمان برای ما هیچ ارزشی نداره..هیچ لذتی نداره...
ما زندگی بدون اقا رو نمیخوایم...
دنیا دنیا هم باشیم...
همیشه یه چیزی کمه..
یه کسی کمه....
کسی که حجم نبودنش از حد حیات خارجه...و داره نبودش ما رو به نیستی میبره...
آقا دعا کن ما بیایم...
تا شما هم بیای


سفره خالی‎ست ولی نان تو خواهد آمد
چه غم از درد که درمان تو خواهد آمد
پس مزن دست مرا وُسع گدایت این‎ست
دلخوشم لطفِ فراوان تو خواهد آمد
این دهه پشتِ درِ خانه‎ی خود را ننداز
صبح و شب عبدِ پریشان تو خواهد آمد
آخر از روضه سوی خیمه‎ی تو می‎آیم
آخر این دست به دامان تو خواهد آمد
چشمِ ما خشک که شد قحطیِ نعمت هم شد
اشک چون آمده باران تو خواهد آمد
زندگی کردن ما مردگیِ محض شده
پس کِی آقا، سر و سامانِ تو خواهد آمد؟
کاش می شد که به یعقوب کسی مژده دهد
یوسف از مصر به کنعانِ تو خواهد آمد
روزی از دور مرا گریه کنان می‎بینی
آن زمان حُرّ پشیمان تو خواهد آمد
آخرین ماه زمستان شده امّا یک روز
آخرین ماه زمستان تو خواهد آمد
بین هر کوچه‎ی باریک اگر گوش کنی
ناله‎ی مادرِ بی جان تو خواهد آمد
تا زمین خورد تو را کرد صدا، یعنی که
حق و احقاق به دستان تو خواهد آمد

نویسندگان

۱۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است


خدایا دلم گرفته

خیلی خیلی زیاد 

هوامو داشته باش... 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۴۹
آرتمیس




((نوار قلب))



 



دیشب گرفت یک متخصص به کار قلب



از قلب در به در شده ی من نوار قلب



بسیار در نوار نظر کرد و گفت: وای!



بیچاره کرده است تو را کارزار  قلب



گفتم چگونه ؟  گفت که شوخی نمی کنم



خارج شده عنان  تو از اختیار قلب!



گفتم امید زندگی از دست رفته است؟



خندید و گفت تا چه بر آید ز کار قلب!



گفتم که هست فاصله تا قبر؟ گفت هست



اما به قدر لحظه ی ساعت شمار قلب



گفتم کجاست پس ملک الموت ؟ گفت او



آماده ایستاده  مسلح کنار قلب



گفتم شگفت حالی و ما مانده بی خبر



از طمطراق و طنطنه ی بی قرار قلب



ما را بگو که یکسره تعریف  می کنیم



در نظم و نثر ، از دل عاشق تبار قلب



داریم  خاطرات فراوان و بی شمار



از لطف و عشق و مهر و صفا یادگار قلب



هر جا یگانه گوهری از عشق یافتیم 



آن را محک زدیم فقط با عیار قلب



هر جا دلی  تپید و نگاهی شهید شد



جان را کنیم معتکف و  داغدار قلب



هم بوده قلب ما همه جا پایبند چشم



هم چشم ما  شده همه جا دستیار قلب



ما از فرار مغز شنیدیم  قصه ها



اما کسی نگفت به ما از فرار قلب



بعد از کمی تامّـل ، دکتر جواب داد



انگار غافلید شما از فشار قلب



این دستگاه کوچک اگر قلدری کند



خارج شود ز ریل محبت قطار قلب



ما زنده از طپیدن این پمپ کوچکیم



غیر از طپش چه بوده دگر شاهکار قلب



تنها تلمبه بودن و خون پخش کردن است



با این همه اُهُـنّ وتـُلـُپ ، افتخار قلب



گوش پزشک و گوشی طبی ، تمام عمر



پر می شود ز غلغله و قار قار قلب



شاعر که دست ِ دور بر آتش نهاده است



تعریف می کند همه جا از شرار قلب



بیچاره قلب اگر که به آتش کشیده شد



شاعر کجا  و   پرسه زدن در دیار قلب



از من اگر که می شنوی  قلب را بپا



 کمتر بکش به دفتر شعرت هوار قلب



وقتی که در زمانه همه چیز قلب شد



باید نشست فاتحه خوان بر مزار قلب 



                                 محمد روحانی ( نجوا کاشانی )


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۵۱
آرتمیس

دلم یک کوچه میخواهد

پر از بوى اقاقى ها


دلم یک پنجره..... یک انتظار ناب میخواهد


دلم یک باغ می خواهد

پر از حس گل و باران


دلم یک دشت می خواهد

پر از آلاله ى عاشق


دلم یک رود میخواهد

پر از موج وصداى آب


دلم دریا

صداى ساحل و مهتاب می خواهد


دلم یک عشق  می خواهد

پر از مهر و دلش دریا...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۳۸
آرتمیس

میان این همه عاشق که دنبالت به صف هستند


شبیه تیم پیروزی از آخر اولم بانو...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۴۶
آشنا

همین...!!! 




بخون 

حق 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۴۱
آشنا