بازگشت....
جمعه, ۶ فروردين ۱۳۹۵، ۰۳:۴۰ ب.ظ
امام زمانم شرمنده ام
که سرباز نبودم و بجاش سربار بودم
امروز طلوع فجر اولین جمعه سال منتظر آمدنت بودم
اما گرد و غبار غریبی و غیبتت دوباره به جان این خسته نشست...
آقا نمی دونم با چه قولی برگشتم ابدیه
ولی میدونم که اگه شما عنایت کنی به این دل خسته,
دوباره از نور و معرفت روشنایی میگیره...
آقا فقط ظهور شما
فقط شم
ا دنیا در تاریکی و ظلمت و وای به حال ما که...
اقا برگشت من به نگاه شما بنده
شرمنده ام از غفلت
خدای خوبم بخاطر همه ی لطفها و عنایتهات سپاسگذارم
الحمدالله
۹۵/۰۱/۰۶