الهی هیچ کس داغ حرمو نبینه
از ما که گذشت،ولی غم همینه
الهی هیچ کس داغ حرمو نبینه
نفس نفس میگم حسین
قدم قدم میگم حسین
امان امان ای دل
امان امان ای دل
ای دل ای دل
اگر گناه من زیاده...
خدا به من حسین رو داده
به کربلا نرفتن عادت کردم
به بی امام زمانی عادت کردم
به بی نماز شبی عادت کردم
به نماز صبح های افتضاح یا قضا عادت کردیم
به بد نماز خوندن عادت کردم
به شوخی و صحبت بی خود با نامحرم عادت کردم
به توبه های الکی...
به خیلی از گناه های دیگه....
حالا از گناه های رفتاری و گفتاری روزمره دیگه بگذریم
اسم خودمم گذاشتم مسلمان
مومن
حزب اللهی
بسیجی
ولایی
منتظر امام زمان
برو خودت رو مسخره کن محمد...برو...
حتی دیگه توفیق هیات و گلستان رفتن هم ازم دارن میگیرن کم کم
بعد چه ساده شبا گریه میکنم و از آقا میخوام به خوابم ب یا د
به حاج حسین التماس میکنم...
به حاجی تورجی
به مسعود آخوندی
عبدالمجید...
مسلم خیزاب...
و....
آقا اگه ما رو نمیخوای... پس چرا ما رو با خودت آشنا کردی
آگه هم میخوای...چرا از این وضع نجات مون نمیدی
میدونم.
باید خودم، خودم رو نجات بدم...
آقا جون..دوستت دارم
کاش فردا بیای...
کاش
خدا از سرم سایه ات را نگیرد
جز این هر چه را هم بگیرد غمی نیست...