دلتنگم ،چرا حواست نیست؟
شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۰ ب.ظ
امروز رفتم سه ساعت نشستم تا لپ تابم درست شد ...
خب خسته شده بودم ،از بس منتظر مونده بودم 8 بشه :$
نگرانم ...
هیچ خبری نیست ...
قبل از رفتن هم که اون پست و اون حس بد...
خب...
خب...
خب آدم دلش می ترکه دیگه...
شاید الان گفته بشه همینا رو هم نباید می گفتم ...
شایدم دعوا بشم...
شایدم گفته بشه که عجب بچه ی تخس و بدی هست...
هستم !!! که چی ؟
:$ :$ :$ :$
هیس!
هیس!می خواهم فراد بزنم سکوت را
می خواهم فریاد کنم این بغض مبهوت را
با صدای بلند و رسای دلتنگی ها
این بار هم دل تنگم
دلتنگ آن روزها
که بوی عطر یاس
می پیچید در هوای احساس
ان روزها که با تشنگی ناب
دل خوش بودیم به وجود سراب
هیس!می خواهم بیدار کنم این بخت خواب آلود را
می خواهم باز کنم چشمان بسته ی پرآب را....
۹۴/۰۴/۰۶